خانواده فیلیپینی پس از پرداخت 24000 دلار به مشاور مهاجرت ثبت نشده شانس دوم زندگی در کانادا را دریافت کردند.


جوی تامپسون حتی پس از بزرگ شدن، هر زمان که رویای دخترانش، اوبری و اپریل نووال را می‌دید، به‌عنوان بچه‌های 9 و 10 ساله‌ای که او دهه‌ها پیش در فیلیپین به جا گذاشته بود، دچار یخ زدگی می‌شدند.

تمام زندگی او وقف این بود که آنها را به کانادا بیاورند تا نزدیک او باشند.

تامپسون در حالی که شب 21 آوریل منتظر بود تا اولین دخترش، اوبری که اکنون 36 سال دارد، و شوهرش در فرودگاه بین المللی سنت جان از دبی فرود بیایند، گفت: “من خیلی عصبی هستم.” روز بعد، دختر دوم او، آوریل، آمد.

انتظار طولانی به پایان رسید، آنها خود را در آغوش یکدیگر انداختند و یکدیگر را در آغوشی طولانی گرفتند. تامپسون چندین بار پیشانی اوبری را بوسید و موهای او را نوازش کرد.

“ممنون که برای ما قوی هستید. اوبری گفت: دوستت دارم مادر.

تماشا | تماشای نشست احساسی:

یک خانواده فیلیپینی شانس دوباره ای برای زندگی در کانادا پیدا می کنند

جوی تامپسون در حالی که پس از یک سفر طولانی برای آوردن بقیه خانواده تامپسون به کانادا در فرودگاه بین المللی سنت جان دوباره گرد هم می آیند، اشک های صورت دخترش آوریل نووال را پاک می کند.

تامپسون احساساتی در میان اشک گفت: «این احساسات متضادی پس از اتفاقی است که رخ داد. نکته اصلی این است که آنها اینجا هستند.

رسیدن به این نقطه برای تامپسون و دخترانش سفری طولانی، پرهزینه و دردناک بوده است.

برای تحصیل فرزندانش پولی به وطن می فرستاد

تامپسون زمانی که فرزندانش جوان بودند، از یک رابطه توهین آمیز فرار کرد. برای کمک به آنها، او به عنوان یک کارگر خانگی، ابتدا در هنگ کنگ و سپس در کانادا در سال 2004 شغلی پیدا کرد.

با گذشت سالها، او گهگاه فرزندانش را می دید، اما واقعاً می خواست در همان کشوری زندگی کند که آنها.

او پس‌انداز کرد و پولی را به فیلیپین فرستاد، جایی که بچه‌ها توسط مادربزرگشان بزرگ می‌شدند تا آنها را در مدرسه بگذراند.

خانواده ای در فرودگاه برای عکس گرفتن.
از چپ به راست: آرنل بویونگان، دختر او و آوریل، فریسین، آوریل نووال، جوی تامپسون، اوبری نووال و همسرش، دوین ماماریل. (کریس اونیل یتس/سی بی سی)

او به یاد می آورد: «من… هفت روز از ساعت هشت تا 10 کار کردم. من ساعت های زیادی از دوشنبه تا یکشنبه کار کردم، فقط برای اینکه پول پس انداز کنم و برایشان بفرستم.»

فداکاری های او نتیجه داد زیرا حواله های او به هر چهار فرزندش کمک کرد تا پرستار ثبت نام شوند.

تنها پسر او در Yellowknife کار می کند و دختر سومش قصد دارد در ایالات متحده تمرین کند.

تامپسون، که اکنون در صنعت مهمان‌نوازی در آبشار نیاگارا، انترناسیونال کار می‌کند، بر یک هدف متمرکز بود: آوردن فرزندانش به کانادا.

برای تحقق این رویا، خانواده خرید، پس انداز و قرض گرفتند.

زنی موهای دخترش را نوازش می کند.
جوی تامپسون، سمت چپ، هنگام ملاقات در فرودگاه بین‌المللی سنت جان، موهای دخترش اوبری نووال را نوازش می‌کند. (دیوید مک اینتاش / اخبار سی بی سی)

بعد از از بین رفتن پول و شغل دیگر راه برگشتی وجود ندارد

یک سال پیش، CBC Investigates داستان پیچیده ای را کشف کرد که در سال 2018 آغاز شد، زمانی که رئیس سابق تامپسون او را به صاحبان آژانس کاریابی Apex Connection در تورنتو، متعلق به رز و برت اسمیت، معرفی کرد.

در آن زمان، اوبری و آوریل به عنوان پرستار در امارات متحده عربی کار می کردند، و تامپسون از این فرصت استفاده کرد و از رز اسمیت برای کمک به مهاجرت به کانادا و استخدام آنها استفاده کرد.

اسمیت از آنها 24000 دلار برای آماده کردن درخواست های مهاجرت دریافت کرد و گفت که می تواند موقعیت های پرستاری را در خانه سالمندان در Lewisporte، N.D.

علیرغم اینکه حداقل دستمزد بسیار کمتر از صلاحیت های آنها بود، اوبری و آوریل موافقت کردند که این موقعیت ها را فقط برای اینکه در همان کشور مادرشان باشند، بپذیرند.

اما وقتی رابطه آنها با رز اسمیت منجر به اختلاف شد، شغل و پول آنها از بین رفت.

تماشا | چگونه خانواده 24 هزار دلار بدون حق رجوع نداشتند:

زن انتاریویی پس از ناامید شدن معامله با آژانس کار 24000 دلار ضرر می کند

یک مادر آبشار نیاگارا، پس از شکست قرارداد با یک آژانس کاریابی برای کمک به انتقال دو دخترش به کانادا، 24000 دلار دریافت کرده است. جوی تامپسون بعداً متوجه شد که مشاور مجاز به ارائه خدمات مهاجرتی نیست و او ابزار کمی برای پس گرفتن پول خود دارد.

هنگامی که تامپسون از Apex Connection درخواست بازپرداخت کرد، اسمیت گفت که او کاری را که برای انجام آن حقوق دریافت کرده بود انجام داده و هرگز ادعا نکرده که مشاور مهاجرت است.

او به سی‌بی‌سی نیوز گفت که به تامپسون و دخترانش پیشنهاد ملاقات و گفتگو درباره سازش داده است، اما آنها نپذیرفتند.

با ناامید شدن امیدهای آنها، تامپسون گفت که خانواده جایی برای کمک ندارند.

یک سامری خوب کمک می کند

پس از تحقیقات CBC، سرانجام وضعیت تامپسون و دخترانش تغییر کرد.

واندا کاف یانگ، یکی از مالکان آژانس بین المللی کارمندی Work Global Canada در سنت جان، در حال بازگشت از یک سفر استخدامی به فیلیپین بود که اولین داستان را در The National دید.

زنی روی صندلی آبی نشسته است.  او یک تاپ مشکی، یک گردنبند مشکی و یک گوشواره قطره ای نقره ای پوشیده است.
واندا کاف یانگ، یکی از مالکان Work Global Canada، در حال بازگشت از یک سفر استخدامی به فیلیپین بود که اولین فیلم را در The National دید. (دیوید مک اینتاش / اخبار سی بی سی)

کاف یانگ گفت: «وقتی فهمیدم به این زنان فرصت کار در نیوفاندلند داده شد و پس از آن کارشان خاتمه یافت، واقعا شوکه شدم.

او به سرعت وارد عمل شد. آژانس او ​​با اداره مهاجرت استان تماس گرفت. این امر منجر به این شد که مقامات بهداشت عمومی به خواهران نووال شغل پرستاری را پیشنهاد دهند، در صورتی که آنها توسط کالج پرستاران ثبت نام شده نیوفاندلند و لابرادور تأیید شده باشند.

“انگلیسی آنها بسیار خوب است. آنها در خاورمیانه کار می کردند. آنها تجربه بسیار خوبی دارند. بنابراین آنها ارزش خوبی برای دولت خواهند داشت و من مشتاقانه منتظر هستم که بتوانند شغل خود را به عنوان پرستار در استان ما آغاز کنند.

پس از اینکه یک سال پیش کاف یانگ ها درگیر شدند، روند آمدن به کانادا شروع شد و برای اولین بار آنها را به عنوان یک خانواده در کانادا گرد هم آورد.

اوبری گفت: “من متحیر شدم. و ما خیلی خوشحالیم.” “بالاخره ما اینجا هستیم.”

عکس دو نوزاد.  سمت راست یک سیب قرمز در دست دارد.
عکس کودک آوریل (سمت چپ) و اوبری نوول. (همکاری توسط جوی تامپسون)

زندگی تامپسون اخیراً تغییر مثبت دیگری پیدا کرد: او اکنون مادربزرگ شده است.

24 ساعت پس از ورود اوبری در آوریل، شوهر و دختر 14 ماهه او فریسین سرانجام پس از پرواز از فیلیپین در 17 آوریل و گیر افتادن به دلیل سیل تاریخی در دبی، در کانادا فرود آمدند.

او احساسات خواهرش را تکرار کرد.

“در حال حاضر، چیزی که واقعاً در ذهن من می گذرد این است که “بالاخره اینجا هستم.” آپریل پس از پنج روز سفر گفت: بله، یک آرامش بزرگ.

آوریل پس از بزرگ شدن بدون مادر، خوشحال است که دختر خودش با مادربزرگش ملاقات می کند.

زنی در سمت چپ گریه می کند.  زن دیگری در سمت راست می خندد و گریه می کند و کودکی را در آغوش گرفته است.
تامپسون، سمت چپ، با دخترش آوریل و نوه فریسین دوباره متحد می شود. (کریس اونیل یتس/سی بی سی)

تامپسون گفت: “دلم برای بزرگ شدن آنها تنگ شده بود. تولدهای زیادی، بسیاری از فارغ التحصیلی ها.”

او گفت: “آنها خوش شانس هستند که می توانند فرزند خود را به اینجا بیاورند.” آنها نباید یک لحظه را از دست بدهند زیرا هرگز آن را پس نخواهند گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید